احمدزاده:
عینکی که ما به شما میدهیم را به چشم بزنید
مصاحبه با محمد رضا احمد زاده کارگردان نمایش «پلکان»
نحوه شک گیری این ایده اجرایی از نمایشنامه پلکان اکبر رادی را تویح دهید؟
ایده اجرایی که شامل چند بخش اصلی ست. بازی بدون استفاده از آکسسوار؛ این نوع بازیها و طراحیها و همچنین نداشتن دکوری که نشان از فضای آشنای همیشگی پلکان داشته باشند از تاکیدی میآید که در متن وجود دارد. تاکید بر خطرناک بودن دوری درختها از ریشه هایشان. انسانهایی که تعلق به جایی ندارند و بی ریشه اند. بخش دیگر که مربوط به طراحی برخی حرکت ها و فیکس شدن هاست ریشه در مفهوم عکس گرفتن دارد. انگار بازیگران در هر صحنه میآیند تا در کنار هم یک قاب عکس تشکیل دهند. مانند عکس هایی که خود رادی در مقدمه از آن یاد میکند.
یکی از شاخصههای اصلی اجرا استفاده از ماسک برای بازیگران بود این مساله از کجا نشات گرفته میشود؟
میمیک افراد در عکس در یک لحظه ثبت میشود. در این اجرا هم کاراکترهایی که از عکسهایشان جدا میشوند و با میمیک ثابتی روی صحنه حضور مییابند. جدای این مورد ماسک به عمومیت طراحیهای مینیمال که نزدیکتر به سلیقه خودم هست، در این اجرا تاکید بیشتری میکند. شما در این اجرا همه چیز را، حتی حرکتها را کمینه گرایانه میبینید، بنابراین برداشته شدن تاکید از بازی های ریز با میمیک و تمرکز بیشتر بر بدن و بیان هم از ویژگی هاییست که میتواند مهم به شمار بیاید.
تفاوت پلکان رادی و پلکان احمد زاده در چیست؟
تفاوت اجرای احمدزاده با متن زنده یاد اکبر رادی، چیزی شبیه این است که پای تماشای نمایشنامهی اکبر رادی بنشینید و عینکی که ما به شما میدهیم را به چشم بزنید. عینکی که خطوط اصلی را پررنگ تر نشان میدهد و به جزییاتش کمتر میپردازد، از بازیگر به عنوان رابط اصلی با بیننده استفاده میکند و نه فضا، انگار با این عینک قرار است واکنشی از حضور ناگهانی تعدادی انسان در موقعیت های پلکان اکبر رادی ببینیم. در این اجرا از پلکان شاید بتوان گفت بیننده نمایشی از زندگی و تغییرات و تاثیرپذیری های بلبل را میبیند یعنی بلبل بعنوان محوریت مطرح میشود و در عین حال از تاثیر رفتارهای جامعه چشم پوشی نمیشود.
نقاط ضعف و قوت جشنواره بیست ونهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
قطعا از نقاط قوت این جشنواره، حضور گروههای جوان و پر انرژی حاضر در جشنواره بود و همچنین دلسوزی و پیگیری مسئولین اجرایی که هر طور شده جشنواره آبرومندی را شروع کرده و به پایان رساندند. اما به نظر میرسد وقت آن باشد که با برنامهریزیهای دقیقتری در سطح مدیریتی روبرو باشیم. برنامهریزیهایی که نشان از اهمیت ویژه تئاتر در ساختار مدیریتیمان داشته باشد. نه این گونه که صرف داشتن جشنواره برایمان کافی باشد. برای داشتن جشنواره خوب لازم است که ابتدا در طول سال از گروهها برای اجراهایی خوب حمایت شود و نه این طور که یک ماه مانده به جشنواره اجراهایی انجام شود تا شاید به جشنواره برسند و شاید نه و بعد هم چند روز مانده به شروع جشنواره تکلیف خیلی چیزها معلوم نباشد. به نظر میرسد باید کارگروه تقریبا ثابتی در طول سال به جشنواره استانی بپردازند. به هرحال به شخصه از تمام تلاشهایی که گروه اجرایی جشنواره علیالخصوص اعضای انجمن هنرهای نمایشی، دلسوزانه با وجود محدودیت ها انجام دادند ممنونم.
وضعیت فعلی تاتر استان را چگونه میبینید و چه صحبتی با همکاران تئاتری خود دارید؟
تئاتر امروز گیلان نیاز به خون تازهای دارد که در صورت تلاش بی وقفه گروههای جوان در تجربه و دانش اندوزی و حمایت و دلسوزی و همراهی بزرگترها و باتجربهترها میتواند به شتاب در رگهایش جاری شود. اگر ذهن افراد آماده پذیرش این موارد باشد، امکانات فیزیکی به اندازه باشد، آموزش صحیح صورت بگیرد و همه اینها نشان میدهد که تئاتر باید در سطح مدیریتی دغدغه و نیاز محسوب شود.
گفتوگو از محمد پورجعفری